بازخبر / کمتر از سه ماه مانده به دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در میان اصولگرایان هیچ کس هنوز بصورت جدی وارد عرصه میدان انتخاباتی نشده که بتوان وی را رقیب انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات آتی به حساب آورد و به عبارت دیگر در حالیکه میانه روها و اصلاح طلبان بارها بر حمایت از حسن روحانی به عنوان کاندیدای مشترک در انتخابات آینده تاکید کرده اند اما اصولگرایان نتوانستهاند روی کاندیدایی واحد اجماع کنند.
شاید مهمترین موضوعی که نیروهای اعتدالی و اصلاحطلب را متحد می کند تفاهم درمورد ضرورت نامزدی حسن روحانی و حمایت از کارزار انتخاباتی اوست. استدلالشان این است که تحلیل واقعبینانه از شرایط داخلی و خارجی حکم می کند که حمایت خود را از وی ادامه دهند و هیچ پیش شرط و جایگزینی برایش مطرح نکنند.
اما شرایطی که در حال حاضر جبهه اصولگرایان در آن واقع شده، شاید یکی از پیچیدهترین وضعیتهای آنان در طی سالهای اخیر باشد. اجماع بر سر یک کاندیدای اصولگرا و معرفی وی برای انتخابات ریاست جمهوری پیشرو، تنها راه پیروزی احتمالی آنان در این میدان است اما طیف وسیعی که در تعریف اصولگرایی جا گرفتهاند، این انتخاب را چنان سخت میکند که خروجی آن در بهترین حالت لیست چند نفره است.
تاریخ انتخابات در ایران نشان داده که همیشه دلیل شکست اصولگراها تعدد کاندیداهای آنها بوده چون تعداد رای دهندگان آنها ثابت است و تعدد کاندیداها منجر به شکست آرا می گردد. ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ بدون شک ریشه در تک روی برخی طیف های اصولگرا داشت. از همین روست که از چند ماه پیش کلیدواژه «وحدت» باز هم از سوی طیف های مختلف اصولگرا برای انتخابات آینده مطرح شد.
زیرا عقلای اصولگرا می دانند که برای جلوگیری از تکرار تاریخ و ناکامی انتخابات ۹۲، راهی جز وحدت و ارائه کاندیدای مشترک در انتخابات آینده ندارند. آنها می دانند که باید به یک چهره کاریزماتیک برای رقابت با حسن روحانی برسند اما گویا «وحدت» به سیکلی معیوب در جریان اصولگرا تبدیل شده و پیش از آنکه به شاخصی برای رسیدن آنها به پیروزی نهایی باشد اصولگرایان را چنان سرگرم خود کرده است که اصلا فراموش کرده اند رقابتی بسیار مهم و حساسی در پیش رو دارند؛ آنهم با رقیبی که بیش از سه سال است همه توان خود را برای پیروزی دوباره در انتخابات ۹۶ به کار گرفته است؛ به طوری که چندماه مانده به آغاز رقابت ها از پیروزی قطعی خود خبر می دهند.