چرا برای کاهش ‌وزن‌ نباید سراغ «پیکرتراشی» بروید؟ سلامت دهان و دندان ضامن تقویت سلامتی قسمت‌های مختلف بدن نقش جرثقیل سقفی در توسعه صنعت ساختمانی آشنایی با بهترین شهر بازی های استانبول
تربیت یک مهارت است نه یک اتفاق؛

چرا کودکان لجبازی می کنند؟

یکی از موضوعات مهمی که ذهن والدین را به خود مشغول کرده، عبارت است از لجباری کودکان و عدم حرف شنوی از طرف آنها

بازخبر /  بدیهی است که همه پدرها و مادرها از داشتن فرزندی که رفتار خوبی از خود نشان دهند و قابل احترام از سوی دیگران باشند؛ خوشحال و مسرور می شوند. و هیچ شکی نیست که این خواسته همه والدین می باشد. اما براستی آیا فقط آرزوی داشتن این نوع فرزند در تربیت فرزندان کافیست یا اینکه باید والدین دانش تربیت صحیح فرزندان را هم باید داشته باشند تا به همراه خواسته های خود اقداماتی هم در راستای تحقق آن خواسته ها انجام دهند. جواب کاملا مشخص است که تربیت یک مهارت و هنر می باشد نه یک اتفاق. یعنی با صرف خواستن و به دنبال آن نبودن هیچ کسی به هدف خود نخواهد رسید.

یکی از موضوعات مهمی که ذهن والدین را به خود مشغول کرده، عبارت است از لجباری کودکان و عدم حرف شنوی از طرف آنها؛ آنچه در ادامه می خوانید مصاحبه جام نیوز با آقای جهانتاب یکی از کارشناسان امور تربیتی و خانواده است. که در این عرصه، فعالیت زیادی را انجام داده اند.

در مصاحبه قبلی کارشناس محترم به چندین عوامل از علت های لجبازی کودکان اشاره کردند و در این مصاحبه درخواست می کنیم که به بقیه عوامل بپردازند.

استبداد والدین

یکی دیگر از عوامل لجبازی در کودکان این است که والدین آن ها یک شخصیت آمر و فرمانروای مستبدی دارند. کودکان از این نوع والدین دوست ندارند دائما امر و نهی بشنوند و اگر هم دستوراتی از طرف والدین صادر شود، دوست ندارند اطاعت کنند. علت عدم اطاعت هم این است که کودکان دستورات و فرامین والدین مستبد را زور تلقی می کنند و در نتیجه شروع به بهانه جویی و لجبازی می کنند.

نیازهای شدید

گاهی نیازهای شدید کودک زمینه لجبازی را بوجود می آورد. مثل کودکی که در اثر خستگی شدید نیاز به استراحت دارد و یا طفلی که برای رفع گرسنگی نیاز به غذا دارد، در چنین صورتی اندک تعللی برای تامین نیاز کودک از طرف والدین، موجب بهانه گیری و لجبازی می شود. من به والدین محترم توصیه می کنم که در جهت رفع نیاز های اصلی کودک بیشتر تلاش کنند. تا زمینه  بهانه گیری های بی مورد فراهم نشود.

آزمایش ها

در مواردی کودکان والدین خود را مورد آزمایش قرار می دهند و می خواهند بدانند آیا با آنها می توانند زور آزمایی کنند یا نه؟ برای درخواست و نیازشان از راه گریه و بهانه گیری اقدام می کنند.

کودکان از طریق آزمایش در می یابند که  لجاجت و سرو صدا کردن و … تا چه حدی آن ها را به خواسته های خود نزدیک می کند.

خودداری افراطی از طرف والدین

ما نمی گوییم که والدین همانند خدمتکاری در خدمت کودک باشند و هر چه را که کودکانشان در خواست کرد تامین نمایند. ولی این یک واقعیتی است که باید در برابر خواست کودک موضع اندیشیده ای گرفت و اگر بنا باشد که در مواقعی در خواست کودک را تامین نکنیم، حداقل باید به گونه ای او را قانع کنیم و یا با جابجایی لازم و وعده و وعید های دیگر او را دلخوش کنیم. تصور برخی والدین این است که به هیچ عنوان نباید تابعیت فرزندان را قبول کرد و خواسته های آنها را برآورده کرد، بدان خاطر که ممکن است کودک لوس به بار بیاید.

بی صبری ها

گاهی لجبازی کودکان ناشی از بی صبری های کودکان است. کودک صبر و تحمل لازم را چون دیگران ندارند تا به هدف یا برنامه ای دست یابد. مثلا کودکی که  گرسنه است و به غذا نیاز دارد و مادر او عجله ای برای درست کردن غذا از خود نشان نمی دهد و یا ممکن است برای تهیه آن وقت و زمان زیادی لازم داشته باشد و کودک نتواند صبر کند. بنابراین گریه می کند، جیغ و داد راه می اندازند و اگر این وضع تکرار شود، لجبازی و مخالفت او صورت جدی تری پیدا خواهد کرد.

فشار برخود

در بعضی از مواقع کودکان به خود فشار می آورند که بچه خوبی باشند. دستورات والدین را خوب رعایت کنند، و از اذیت و آزار دست بردارند. اعمال این فشار ها برخود زمینه را برای خستگی؛ ملالت و احساس ناراحتی و سرانجام لجبازی او فراهم می آورد و یا شلوغی او او را پردامنه تر می کند. او ممکن است یکی دو روزی آرام باشد ولی وقتی تحمل او تمام شد مالیات  عدم آزار چند روزه خود را نیز از پدر و مادر می ستاند.

تولد کودک جدید

گاهی لجبازی کودکان از زمانی آغاز می شود که طفل جدیدی در خانه ای به دنیا می آید و بخش مهمی از توجه و حمایت والدین را به خود احتصاص می دهد. کودک زبان آن را ندارد که از تبعیض والدین سخن بگوید، بنابراین عقده های درونی خود را از طریق لجبازی و سرکشی نشان می دهد.

محبت افراطی

یکی دیگر از عوامل لجاجت کودکان، محبت های افراطی والدین است. البته هم شرایط و اوضاع خارجی در ضرورت این توجه و محبت فوق العاده موثر می باشد. مثلا برخی از کودکان فرزند منحصر خانواده هستند یا از نظر جنسیت، تنها پسر خانواده می باشد و در بعضی از موارد هم، کودک از اول علیل و ناتوان بوده دوره بیماری اوطولانی بوده و برای او وضع استثنایی به وجود آورده در چنین مواردی پدران و مادران می کوشند به همه خواسته های کودک جواب مثبت دهند، گرچه برخی از این تمایلات اصولی و منطقی نباشد در نتیجه چنین کودکی به تدریج با روحیه لجبازی تربیت می شوند. پرواضح است کودکانی که در خردسالی هرچه خواسته فورا برایش تهیه می شده بعد ها با این روحیه خو گرفته، توقع دارند هرچه بخواهند و هر چه بگویند باید دیگران بدون قید و شرط خواسته او را انجام دهند.

نداشتن رفتار ثابت

یکی دیگر از عوامل لجبازی کودکان این است که والدین در برابر لجبازی های آنها رفتار ثابتی ندارند. مثلا یک روزی هیچ عکس العملی در برابر  لجبازی نشان نمی دهند و روز دیگر از آنها می خواهند مطابق با خواسته آنها رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی و در عین حال منطقی داشته باشیم کمتر لجبازی می کنند.

اینها همه عوامل موجود نبودند بلکه مهمترین آنها بودند که من اشاره کردم.

پسندیدم(0)نپسندیدم(0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *