گپ و گفتی متفاوت با مصطفی رحماندوست:
مخابرات صد دانه یاقوت را دزدید/من نوستالژی سه نسل این مردم را نفروختهام
انگار همین دیروز بود که کلاس دوم دبستان بودیم و زنگهای فارسی را زندگی میکردیم، کتاب فارسی تنها یک کتاب نبود، یک خانه و یک مدرسه بود و برگبرگ صفحاتش پدر، مادر و معلم بودند و مانند یک “چراغراهنما” یادمان دادند که مثل “چوپان دروغگو” دروغ نگوییم، مثل “کوکب خانم” مهماننواز باشیم، همچون کبری درست تصمیم بگیریم و مانند زاغ فریب چربزبانی روباهها را نخوریم.