جذب مشتری با هدیه تبلیغاتی ارزان 10 اقدام مهم قبل از مهاجرت که اگر ندونی پشیمون می شی ! چرا برای کاهش ‌وزن‌ نباید سراغ «پیکرتراشی» بروید؟ سلامت دهان و دندان ضامن تقویت سلامتی قسمت‌های مختلف بدن

چرا حل مسائل کشور به دور دوم دولت، حواله داده می‌شود؟

یکی از نمایندگان مجلس نهم در تبلیغات انتخاباتی خود برای مجلس دهم، در توجیه اینکه چرا مردم باید به او رأی بدهند، گفته بود اگر فرد جدیدی به مجلس برود، چهار سال طول می‌کشد تا با قوانین و آیین‌نامه‌ها آشنایی پیدا کند؛ بنابراین فرصتی نمی‌ماند تا بتواند برای حل مسائل کشور کار کند پس بهتر است دوباره به من رأی بدهید!

 باز خبر,این داستان ، حکایت این روزهای کسانی است که تحقق وعده‌های رئیس جمهور را به دوره چهارساله دوم حواله می‌دهند.

حالا سؤال این است که چرا این رویه در فضای سیاسی کشور وجود دارد؟

پس از خانواده هاشمی رفسنجانی و خود او که مدتی است این تاکتیک را کلید زده‌اند، محسن غرویان هم در گفت‌وگو با نشریه مثلث گفته «کم‌هزینه‌ترین گزینه این است که چهار سال دیگر به آقای دکتر روحانی مهلت دهیم که بتواند افکار و اندیشه‌هایی را که دارد برای رفاه جامعه و پیشرفت کشور ادامه دهد و به نتیجه برساند.»

این نوع حمایت از حسن روحانی از باب اینکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری یک شخص برای هشت سال متوالی مجاز شمرده شده، محل اشکال نیست. آن چیزی که نقطه‌ مشترک این حمایت‌هاست و محل بحث است، گره زدن وعده‌های رئیس‌جمهور و به‌نتیجه‌رساندن آن‌ها، به پیروزی در انتخابات دوره دوم است.

نکته اینجا است که در قانون اساسی، طبق اصل‏ یکصد و چهاردهم، رئیس‏ جمهور برای‏ مدت‏ چهار سال‏ انتخاب‏ می‌شود نه هشت‌ سال و این یعنی بسیاری از مسائل کشور در یک دوره چهارساله قابل حل هستند. به گفته رهبر انقلاب همه‌ خدمات امیرکبیر طی سه سال مدیریت او انجام شد.

از سوی دیگر، اصل مزبور این مفهوم را نیز می‌رساند که نامزدهای ریاست جمهوری بایستی برنامه‌ها و وعده‌هایی را مطرح کنند که در چهار سال قابل دست‌یابی باشند.

از اصلی‌ترین وعده‌های حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی‌اش مسئله رونق اقتصادی و اشتغال بود.

روحانی ۱۰ خرداد ۹۲ در گفت‌وگو با ایرانیان خارج از کشور در شبکه جام جم گفته بود: «ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدی‌ترین برنامه اقتصادی‌ام در ماه‌های اول حل معضل اشتغال است؛ مخصوصاً برای آنهایی که تحصیل‌کرده دانشگاه‌ها هستند.»

روحانی اساس سیاست خود را بالا بردن ثروت ملی و رونق تولید و اشتغال و بهبود فضای کسب‌وکار و توزیع عادلانه ثروت معرفی و اعلام کرده بود که با برنامه‌های اقتصادی وسیعی که از سوی «دولت تدبیر و امید» طراحی‌شده می‌توان کشور را به سرعت از بحران موجود خارج کرد. وی وعده داده بود که مشکل بیکاری را در همان سال اول تا حد زیادی تقلیل دهد. او گفته بود من می‌دانم شما از بیکاری رنج ‌می‌برید، دولت شما رونق را به اقتصاد بازمی‌گرداند.

او همچنین ضمن انتقاد از فضای بی‌اعتمادی که در مردم به وجود آمده، با کنایه به آمارهای دولت دهم درباره میزان ایجاد شغل گفته بود در این سال‌ها بحث ایجاد ۲.۵ میلیون شغل در سال تبدیل به یک شوخی بزرگ شد.

اما چیزی که کار را برای حسن روحانی و طرفدارانش سخت می‌کند، یکی از گفته‌های او پیش از انتخابات سال ۹۲ است که خاطر نشان کرده بود «اگر نمی‌توانیم کاری کنیم باید از روز اول بگوییم نمی‌توانیم.»۳

اگر تنها به همین وعده‌ها بسنده کنیم، امروز رکود بازار مسئله‌ای نیست که بر کسی پوشیده باشد. همچنین آمارها نشان می‌دهد که نرخ بیکاری در سال ۹۴ نه تنها کاهش نیافته، بلکه نسبت به سال ۹۳، ۰.۴ درصد افزایش داشته است.

دولتمردان علیرغم اینکه حسن روحانی در تبلیغات تلویزیونی خود اعلام کرده بود که دولتش مشکلات را به گردن دولت قبل نمی‌اندازد، در موارد بسیاری نقض عهد کردند؛ به‌طوری‌که این موضوع تبدیل به یک لطیفه شده است.

در شرایط فعلی که – با وجود اخباری مبنی بر تصمیم احمدی‌نژاد بر عدم نامزدی در سال ۹۶- سایه رئیس دولت نهم و دهم بر فضای انتخابات سنگینی می‌کند، حامیان روحانی وعده حل مسائل کشور در دوره دوم ریاست جمهوری را مطرح می‌کنند، به امید آنکه بتوانند آراء مردم را به سمت خود سرازیر کنند و به رقیب، اجازه دست‌یابی به قدرت ندهند.

البته باید اذعان کرد که این تاکتیک و تفکر مدیریتی مختص دولت روحانی نبوده و این استدلال را تقریباً می‌توان از تمام دولت‌ها در پایان چهارساله اول و برای انتخاب دور دوم کم و بیش مشاهده کرد. بدتر از آن حتی در پایان هشت‌ساله هم با چنین نگرش‌هایی روبرو بوده‌ایم که به‌عنوان مثال پیشنهاد عطاءالله مهاجرانی و عبدالله نوری در اواخر دور دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی مبنی بر تغییر قانون اساسی و امکان انتخاب او برای دور سوم از بارزترین و متأسفانه بدترین جلوه‌های این نگاه توسعه‌ نیافته در کشور بوده‌است.

اما در رابطه با علل این پدیده باید گفت که عدم توفیق دولت‌ها در تحقق کامل وعده‌هایی که می‌دهند، بیشتر از آنکه ناشی از عواملی همچون اقدامات و سیاست‌های دولت گذشته یا تحریم‌ها باشد، نشات‌گرفته از فقدان مدل و راهکار عملیاتی و کارآمد برای حل مسائل و اداره کشور است و همانطور که اشاره شد فقط مربوط به حسن روحانی نیست، بلکه سایر کاندیداها در اکثر دوره‌ها نیز از آن بی‌بهره بوده‌اند و از این لحاظ تمایزی میان آنها وجود ندارد. به نظر می‌رسد راهکار اصلی برای حل این مسئله، تحزب است که می‌تواند ارائه برنامه‌های قابل تحقق از سوی کاندیداها و همچنین پاسخگویی به افکار عمومی در قبال عملکرد آنها را تضمین کند.

پسندیدم(0)نپسندیدم(0)
کلمات کلیدی:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *