پس از اتفاقات دو سال پیش، کسی فکر نمیکرد که باران کوثری باز هم روی پرده سینما دیده شود. به نظر میرسد درباره باران اتفاقات تازهای در حال رخ دادن است به این خاطر که برخی رسانههای قدرتمند نظیر خبرگزاری صبا از بازی او در فیلم "سه جلد" تمجید کردند. او سال گذشته هم با اکران فیلم توقیفی "گیجگاه" پس از چند سال بر روی پرده سینما دیده شد. حالا با این سیگنالی که رسانهها میدهند نشانههای بازگشت باران کوثری به فضای رسمی سینما تقریبا مشهود شده. به همین بهانه نگاهی داریم به مسیری که او در طی اینسالها طی کرده. با ما همراه باشید.
باران کوثری در سهجلد
«سه جلد» به عنوان نخستین ساخته سینمایی مهدی اسماعیلی، داستان زندگی زنی است که برای یافتن خود و برخاستن مجدد از میان خاکسترهای زندگیاش، با عبور از تلخیها و سیاهیها به آینده سلام میکند و در اتخاذ این تصمیم، “نهال” و فرزندی که مینو در راه دارد و زندگی شخصی و خانوادگی و اجتماعی و مناسبات جامعه، نقش ایفا میکنند.
بانیفیلم درباره باران کوثری در این فیلم نوشت: "باران کوثری در این فیلم با یک بازی خوب در نقشی متفاوت با آنچه تاکنون به ایفای آنها پرداخته، توانسته به شخصیت خوب نوشته و ساخته شده مینو، جان ببخشد و آن را به کمک کارگردان، باورپذیر ارائه نماید." البته که باران کوثری بازیگر خوبیست و در این شک نداریم اما این حجم از تمجید درباره او در رسانههای نقد فیلم کمی عجیب هم به نظر میرسد!
باران از چه مسیری آمده؟
باران کوثری یکی از چهرههای مهم نسل سوم از بازیگران سینمای بعد از انقلاب است. دختری که در خانوادهای سینمایی بهدنیا آمد. پدرش، جهانگیر کوثری تهیهکننده سینما و مجری تلویزیون بود و مادرش رخشان بنیاعتماد از مهمترین کارگردانان زن تاریخ سینمای ایران. بنا بر بزرگ شدن در این خانواده، باران خیلی زود جلوی دوربین قرار گرفت و البته برخلاف تصور، اولین فیلمی که در آن بازی کرد نه اثر مادرش بود و نه فیلم پدر. هرچند حضور در بهترین بابای دنیا ساخته داریوش فرهنگ، با هماهنگی کامل آنان صورت گرفت.
مهمترین حضور باران در کودکی اما در شماری از بهترین فیلمهای بنی اعتماد یعنی نرگس، روسری آبی و بعد زیر پوست شهر اتفاق افتاد. در این میان در زیر پوست شهر در نقش مکمل ظاهر شد و بیش از پیش خود را نشان داد. اما باران کوثری که امروز میشناسیم، به عنوان یک بازیگر بالغ و مستقل از سه فیلم رقص در غبار اصغر فرهادی (که در آنجا نوجوان است.)، برگ برنده (از اولین فیلمهایی که در آن نقش قهرمان فیلم را بازی میکند.)، خوابگاه دختران (یکی از اولین فیلمهای کمی ترسناک و غیر خندهدار سینمای ایران) شروع میشود.
او در طول این سالها فیلمهای زیادی بازی کرده است. یکی از بارزترین ویژگیهای کارنامه او همین تنوع و تفاوت نقشهایی است که به ایفایشان پرداخته و حتی گریمهای متنوع و متفاوتی که در فیلمهای مختلف روی صورتش پیاده شده است. او همچنین حواشی زیادی را هم پشت سر گذاشته. از دوران پرشور جوانیاش و کشیدن لپ پدر در نشست مطبوعاتی فیلمشان در جشنواره فجر بگیرید تا فعالیتهای جدی سیاسی و ممنوعالتصویری طولانی مدتش که در صدا و سیما کماکان هم ادامه دارد.
خاصترین کاراکترها در کارنامه باران کوثری
روسری آبی
باران کوثری در «روسری آبی» نقش صنوبر خواهر نوبر کردانی (فاطمه معتمدآریا) را بر عهده داشت. فیلم در تاریخ پاییز ۱۳۷۴ در سینماهای ایران به روی پرده رفت و موفق شد بیش از ۱ میلیون مخاطب را روانه سالنهای سینمای کند. آن سال فیلم «پرواز از اردوگاه» پرتماشاگرترین فیلم سال را به دست آورد و فیلم «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی ایرج قادری در رده دوم ایستاد.
لانتوری
لانتوری سومین همکاری باران کوثری و درمیشیان است. نقش کوثری در لانتوری بارون است که با گروهی از اراذل دست به خلاف میزنند. محوریت فیلم لانتوری درباره اسیدپاشی است و معضل تلخ اسیدپاشی را روایت میکند و درباره قصاص پیرامون این معضل اجتماعی سخن میگوید.
عصبانی نیستم
عصبانی نیستم که سالهای طولانی را در توقیف بهسر برد و بهتازگی اکران شد هم یکی از بهترین فیلمهایی است که باران کوثری در آن به نقشآفرینی پرداخته. باز هم همخوانی مواضع سیاسی فیلم با مواضع شخصی خود بازیگر، مهمترین عامل حضور او در این فیلم بوده است. زوج او و نوید محمدزاده بهخوبی باهم خو گرفتهاند و شیمی بینشان هر تماشاگری را شیفته عاشقانهای که میان آنها در جریان است میکند. عاشقانه میان نوید و ستاره همانقدر که شبیه به عشقهای اساطیری ست، واقعی هم هست. اگر همسال زوج فیلم باشید و عشق را در بستر سالهای اخیر تجربه کرده باشید این واقعی بودن را خوب میفهمید. برخلاف اغراقهای جاری در فیلم، آنچه میان نوید و ستاره اتفاق میافتد محسوس و قابللمس است.
اسب حیوان نجیبی است
اسب حیوان نجیبی است اوج فیلمسازی کاهانی در ایران است. داستان یک پلیس قلابی که درگیر یکسری اتفاقات در یک شب میشود. کوثری در نقش نسترن همسر موسیقیدان مطرحی است که کارن همایونفر نقش آن را بازی میکند. نسترن با همسر سابق شوهرش که یک زن معتاد است بگو مگو میکند و اتفاقات جالبی را رقم میزند.
دایرهزنگی
برخلاف همه فیلمهای دیگر که دختران را معصوم و جامعه را گرگ میکنند، شیرین در دایره زنگی تبدیل به پارودی دختران زنآزادخواه آن سالها میشود. دختری که تماشاگر در تمام طول مدت فیلم با او همذاتپنداری میکند و بهش علاقمند میشود، در نهایت دزد و بزهکار و حتی فاحشه از آب درمیآید. دایره زنگی یکی از آن فیلمهای کمدی درام خاص اما کم تحویل گرفتهشده سینمای ایران است و کاراکتر دختری که خلق میکند یک نمونه منحصربهفرد! کاراکتری که خلاف جهت کاراکترپردازی در شکل معمول سینمای ایران حرکت میکند.
باران کوثری در دوران اوج کار خود در نقش شیرین بازی کرد و انرژیاش، انرژی شیرین را دوچندان میکند. ضمن اینکه به خوبی از پس درآوردن معصومیت و مظلومیت خاص شیرین برآمده، همانطور که در صحنهای که در ماشین پسر یکی از همسیهها میگذرد، از پس نمایش دریغ و خلا مواجهه یک فاحشه با مردی درست که قصد دست درازی به او را نداشته به خوبی برمیآید.
نظر شما