تقویت سرمایهی اجتماعی به عنوان مهمترین نیاز امروز ایران منوط به رفع زمینههای خشونت و دعوا و نزاع است. انتشار جدیدترین آمار نزاع و دعوا در کشور حکایت از جدیتر شدن یکی از آسیبها و چالشهای مهم اجتماعی در ایران امروز دارد. نزاع در عرصه عمومی، شکل غلیظ شدهای از پرخاشگری است که در مناسبات و ارتباطات انسانی رخ میدهد. بروز چنین آسیبی، طبعا نشانه کاهش تابآوری در میان مردم و ناتوانی در کنترل خشم به عنوان یکی از مهارتهای ارتباطی است. آمار مراجع ذیربط درباره نرخ سرانه دعوا و نزاع در کشور، سیر صعودی آن را ظرف سالهای اخیر نشان میدهد. چنین پدیدهای نیازمند بررسیهای جامع درباب ریشهها و زمینههای بروز و گسترش آن است. طبعا در شکلگیری چنین آسیبی، عوامل اقتصادی، تربیتی، روانی، و اجتماعی دخیل اند و کاهش نرخ آن، منوط به رفع عوامل چندگانهی آن است.
این جامعه شناس با بیان اینکه ما اطلاعات دقیق و درستی از آمار نزاع در جامعه نداریم ادامه میدهد: مسوول انتشار این دادهها نیروی انتظامی است که برای جلوگیری از ایجاد فضای ناامنی، معمولا این اطلاعات را به طور کامل منعکس نمیکند. به اعتقاد وی، باید از دستگاههای مسئول خواست تا در این زمینه شفاف سازی کنند چرا که اگر شفاف سازی درست و کارشناسی باشد تولید ناامنی نمیکند بلکه برعکس آگاهی مردم بالا میرود و مشخص میشود که کدام یک از مناطق آسیب ساز هستند.
آزاد ارمکی درخصوص اینکه چرا آسیبهای اجتماعی افزایش یافته و به طبع آن نزاع و خشونت زیاد شده خاطر نشان کرد: «یکی از دلایل افزایش نزاع این است که جامعه به سمت دوستی با خشونت میرود بگونهای که خشونت را مطلوب میداند. یعنی خشونت بعنوان یک کالای مطلوب جلوه میکند و این به لحاظ فرهنگی خطرناک است وباید در این زمینه با کمک رسانه و اصحاب فکر و اندیشه اقدام جدی کرد تا خشونت، مطلوب جلوه داده نشود.»
وی با توضیح اینکه باید شیوههای جدید جایگزین خشونت شود ادامه داد: «اگر مردم نتوانند مشکلات اصلی خود را از راههای موجود رفع کنند تبدیل به کپسولی از عقده و فشارها میشود و باعث خواهد شد که در خیابان یک درگیری کوچک تبدیل به نزاع شود. در واقع خشونت خیابانی نتیجه یک اتفاق دیگری به غیر از تمجید از خشونت بوده و میتواند حاصل بن بستهای سیاسی و اجتماعی باشد.»
این جامعه شناس براین باور است که دلیل بعدی بحث «گَنگ ها» ست، یعنی گروههای سازمان یافتهای که برای شهرها و مردم تصمیم میگیرند و مزاحمت ایجاد میکنند و آدمهای ضعیف را شکار میکنند. از طرفی بخشی از نزاعها برمی گردد به عدم قدرت و قاطعیت پلیس. چرا که به نظر میرسد حضور مقتدرانه پلیس در شهر کم رنگ است. البته پلیس همه جا وجود دارد ولی کم اثر است و آن اقتدار کافی را ندارد تا مردم با حضور پلیس خطاهای کمتری را مرتکب شوند و شاید گاهی برعکس هم عمل کند.
خشونت، و شکل غلظتیافتهی آن که نزاع و دعواست، شاید بیشاز هرچیز ریشه در نوعی اختلال ارتباطی و روانی داشته باشد. از این جهت توجه به زمینهها و دلایل روانشناختی موضوع، ضروری است. یاسر مدنی عضو هیات علمی و استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران نیز در گفتگو با نورنیوز نزاع خیابانی را ترکیبی از مشکلات روانی، اجتماعی و فرهنگی عنوان کرد که از لحاظ روانشناسی، چند دلیل اصلی همچون استرس، فشارهای زندگی، عدم کنترل خشم، نیاز به اثبات خود، عادی شدن خشونت و… دارد.
وی میافزاید: در برخی از خانوادهها یا فرهنگها، دعوا کردن و پرخاشگری به یک موضوع عادی تبدیل شده، بنابراین برخی از افراد تصور میکنند که تنها راه حل و رفع مشکلات، نزاع و درگیری است. این استاد دانشگاه، نبود آموزش و خدمات روانشناسی را از دیگر دلایل شکل گیری نزاع ذکر کرد و اظهار داشت: «بسیاری از مردم مهارتهای لازم برای کنترل استرس یا حل اختلاف را ندارند. از طرفی، خدمات روانشناسی عمومی هم برای پیشگیری از این نوع خشونتها کم بوده و ارایه نمیشود. برای کاهش این خشونتها به آموزش عمومی، مهارتهای زندگی و ایجاد محیط آرام برای کار نیاز داریم.»
یک جرم و چند متغیر
منابع حقوقی و متون قانونی درباره مسئلهی دعوا و نزاع چه میگویند و اساسا چنین آسیبی در قوانین جاری کشور ه جایگاهی دارند؟ لیلا شفائی وکیل دادگستری در گفتگو با نورنیوز در این باره میگوید: «جرایم خیابانی، جرایمی هستند که در اماکن عمومی و با استفاده از نیروی فیزیکی و غالباً با خشونت انجام میشود. از جمله این جرایم میتوان به سرقتهای مسلحانه و غیر مسلحانه، منازعه جمعی و ضرب و جرح و قتل، تخریب و خرابکاری، روسپی گری، جرایم مواد مخدر، خرید و فروش وحمل سلاح، خرید و فروش اموال ناشی از جرم و امثال آن اشاره کرد.»
وی میافزاید: «در این میان نزاع دسته جمعی در خیابان یکی از پدیدههای مجرمانه شایع در جامعه ایران است که در دسته جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص قرار میگیرد. این انحراف بارز اجتماعی در جوامع توسعه نیافته که زور و قلدری در آن دارد، شـیوع بیشتری دارد.» به گفته وی، در شکل گیری جرایم خیابانی و شیوع آن، متغیرهـای مستقل فراوانی دخالت دارند که میتوان به مواردی، چون مهاجرتهای روزافزون از مناطق کم برخوردار به مناطق شهری و شکل گیری کلونیهای متمایز از هم از لحـاظ قومی، مذهبی، زبانی و امثال آن اشاره کرد که منجر به گسترش حاشیه نشینی شده است.
این حقوقدان اضافه میکند: «طبق تحقیقات انجام شده، موارد دیگری، چون بحرانهای اقتصادی و فقر که تاثیر مستقیم بر فرهنگ و اخلاق دارند، میزان تحصیلات، سوء مصرف الکل و مـواد مخـدر، قوم گرایی، اختلافات مذهبی، احساس محرومیت نسبی، تعلق به ارزشهای محلی، زیست بوم جنایی، حس طرد شدگی، خرده فرهنگ همسالان کجرو، نگاه ناموسی و … نیز از جمله دیگر دلایل بروز این ناهنجاری است. اصولا طبقه محروم با حس نداشتن منزلت و کرامت و طرد شدگی، برای جبران این کمبود راه خود را که اصولا از طریق ارتکاب این جرایم است پیدا میکنند.»
در حقوق ایران، ماده ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات)، جرم نزاع خیابانی را پیش بینی کرده و مقرر میدارد: هرگاه عدهای با یکدیگر منازعه نمایند هر یک از شرکت کنندگان در نزاع حسب مورد به مجازاتهایی محکوم میشوند. این ماده قانونی، اشکال و شقوق مختلف نزاع را برشمرده و مجازات هریک را به تفصیل توضیح داده است. آنچه در این میان قابل توجه است این است که در منازعه خیابانی اگر ضرب و جرح صورتگرفته در مقام دفاع مشروع صورت گرفته باشد آن عمل جرم نخواهد بود، اما در صورتی که از شمول دفاع مشروع خارج باشد حسب مورد مشمول ماده ۶۱۴ یا تبصره آن خواهد شد.
اما فارغ از تحلیل حقوقی جرم؛ پیشگیری از وقوع این جرایم بسیار مهم است. پیشگیری به معنای جلوگیری از بزهکاری با شیوههای گوناگون است که بیرون از نظام کیفری به کار میروند. به طور کلی، نزاع خیابانی نهتنها بار حقوقی سنگینی بر افراد وارد میکند، بلکه پیامدهای اجتماعی گستردهای هم دارد. به همین دلیل، رویکردهای پیشگیرانه، فرهنگسازی و میانجیگری میتوانند نقش مؤثری در کاهش اینگونه نزاعها داشته باشند.
با وجود این، برای کاهش نزاع خیابانی، نیاز به یک رویکرد جامع و چندجانبه است که در آن همه نهادهای اجتماعی، از جمله خانواده، مدرسه، رسانه، دولت و جامعه مدنی باید نقش خود را ایفا کنند تا شرایط زیست عمومی در جامعه تحت تاثیر عواملی که میتواند تعادل و امنیت در محیطهای مختلف را مختل نماید قرار نگیرد.
نرخ خشونت که گاه در قالب نزاع، دعوا و درگیریهای خیابانی ظاهر میشوند، یک نشانهی بالینی برای فهم اختلالهای عملکردی در جامعه است. اکنون که آمار نزاع و دعوا توسط یک نهاد رسمی اعلام شده، میتوان با استناد به محتوای آن، فهمید که وجود چنین اختلالی، واقعیت دارد و سطح و گسترهی آن نیز چشمگیر و حتی نگرانکننده است. تقویت سرمایهی اجتماعی به عنوان مهمترین نیاز امروز ایران منوط به رفع زمینههای خشونت و دعوا و نزاع است.
نظر شما