بازخبر ، فاطمه هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفتوگو با اعتماد از حواشی زندگی خانواده آیتالله هاشمیرفسنجانی و رد صلاحیت پدرش در سال ٩٢ سخن گفته است.
بخشهایی از این گفتگو را در ادامه بخوانید؛
چرا اینقدر موج تخریبی علیه خانواده هاشمیرفسنجانی است؟ و میگویند این خانواده پولدار هستند؟
این خانواده همیشه آن چیزی که بودهاند، هستند خارج از آن خود را نشان نمیدهند. از قبل انقلاب منافقین بحث پولدار بودن هاشمی را مطرح کردند و ادامه هم یافت. پدر من در آن زمان میان روحانیون وضع مالی خوب و معمولی داشت. او معتقد بود شخص باید برای مبارزه وضع مالی خوبی داشته باشد. ارثیهای که از پدربزرگهایم به مادر و پدرم رسیده بود و شخص پدر هم با اینکه روحانی بودند در کار بسازوبفروش بودند و به مجاهدین کمک کردند و زمانی که در این گروه کودتا شد یکی از آنها به پدرم گفت که چرا به ما دیگر کمک نمیکنید مگر ما نمیخواهیم شاه را برداریم که ایشان پاسخ دادند چرا اما شما میخواهید «لنین» و ما میخواهیم «حضرت علی» را جایگزین کنیم و از اینجا ارتباط و کمکهایش را به این گروه قطع کردند و آنها هم به اشاعه شایعه و تخریبها علیه هاشمی و پولدار بودن ایشان دامن زدند. بعد از انقلاب هم مخالفین و خارجیها بر این موضوع دامن میزدند، علت آن مشخص بود؛ تاثیرگذاری شخص آیتالله در انقلاب. تا به نوعی تاثیرگذاری ایشان را با پخش شایعات دروغین کم کنند و معمولا عوام هم پذیرای این شایعات هستند. به هر حال در این کشور بزرگ و در تهران و شمال شهر همه خانه دارند پدر من هم یک خانه دارد بارها پیش آمده اشخاصی به خانه پدر و مادر میروند باورشان نمیشود که این خانه معمولی، خانه هاشمیرفسنجانی باشد!. حتی برخی وسایل خانه مثل فرش برای قبل انقلاب است.
آنچه مسلم است اینکه تندروهای سیاسی همیشه با ایشان مخالف بودند و هستند و برخی مواقع نیازهای سیاسی شان تغییر و به سمت ایشان گرایش پیدا میکنند.
در مورد پرونده مهدی هاشمی شنیده شده ایشان قصد اعاده دادرسی دارند؟
در طول این مدت به دلیل درگیری با بیماری مادرم که اکنون به وضعیت روزمره زندگی خود برگشتهاند، نتوانستم پیگیر جزییات پرونده برادرم باشم اما این بحث وجود داشت که مهدی درخواست اعاده دادرسی کند.
لحظه رد صلاحیت پدر در انتخابات ٩٢ پس از عمری فعالیت سیاسی- انقلابی برای جمهوری اسلامی چگونه گذشت؟
خیلی خوشحال شدیم. خود ایشان هم خوشحال شدند.
اگر واکنش و ارزیابی از رد صلاحیت خود داشتند چرا ثبت نام کردند؟
به خاطر احساس مسوولیتی که کردند. آن هم به دلیل تعداد بالای مطالبات و مراجعهکنندگان در محضر ایشان برای حضور در عرصه بود و نتوانستند نه بگویند واقعا شخص آیتالله قصدی برای حضور نداشتند تصمیم ایشان در ساعت ١٧:٣٠ بود. برادرم که ظهر روز جمعه با ایشان صحبت کرده بود، گفت که بابا قطعا نمیآید اما من گفتم شب قبل (جمعه شب) که با پدر صحبت کردم، احساس میکنم تغییری در نظر ایشان ممکن است به وجود آید و بعدش هم به خاطر مردم آمدند و گفتند که وظیفه خودم را در قبال خدا و مردم انجام دادم. مسوولیت خیلی سنگینی بر عهدهام بود چون با مشکلاتی که از دولت قبل به وجود آمده بود، میگفتند که کار خیلی سخت است که از اتفاقاتی که پیش آمده بود بتوانیم کشور را دوباره به ریل اصلی خود بازگردانیم و میگفتند با این رد صلاحیت مسوولیت از من گرفته شد.
از ردصلاحیت پدر خوشحال شدید یا تعجب هم کردید؟ از پدر نخواستید اعتراض کند به این اقدام نه صرفا به خاطر کاندیداتوری برای گرفتن حقی که مردم از ایشان خواستند؟
چند روزی قبل از اعلام نهایی، زمزمههای رد صلاحیت شروع شده بود و با توجه به تفکری که در شورای نگهبان حاکم بود خیلی هم تعجب نکردیم. به هرحال مردم تمام اتفاقاتی که در شورا افتاده بود را میدانستند.
دلایل رد صلاحیت ایشان مطرح شد؟
بله. این دلایل در شورا مطرح شده بود؛ رای بالای ایشان و گفته بودند که تا این لحظه بالای ٧٠ درصد رای دارند و فکر میکنیم تا روز رایگیری به ٩٠ درصد هم برسد و لذا نمیخواهیم با رای بالایی ایشان وارد عرصه شوند.
ارتباط آیتالله هاشمی بعد از ریاستجمهوری روحانی با او چگونه و به چه صورت است؟
ایشان در روزهای آغازین تشکیل دولت به روحانی میگفتند من در کارهای شما هیچ دخالتی نمیکنم. اگر مشورت از من خواستید در کنارتان هستم اما دخالت هرگز. اگرچه برخی مواقع با یکدیگر دیدار و ملاقات خصوصی و عمومی دارند.
چشماندازتان از انتخابات آینده ریاستجمهوری به چه صورت است؟
به تمام جمیع مسائل به انتخاب دوباره آقای روحانی خوشبینم.
حریف قدری برای مبارزه انتخاباتی در برابر حسن روحانی میبینید؟
تا حالا خیر.
پس چرا ثبت نام کردن که بعداز ردشدنش خوشحال شدن!!!!البته شاید هم با گریه وزاری ثبت نامش کردن!!!!!!!!!!!!!!
حالا دیگه ایشون انتخاب نشدن کارهای مملکت همشون روی زمین موند!!!!!!!!