اهرم معاملاتی چه ویژگی هایی دارد؟ چرا ویزای استارتاپ کانادا؟ چرا وزارت بهداشت بر سبوس‌دار کردن «نان» تاکید دارد؟ یک عامل عجیب که خطر ابتلا به آلزایمر را افزایش می‌دهد

بحران هویت در جامعه ایران

این روزها در بین ایرانیان وعلی الخصوص در فضای مجازی مخالفت ها و موافقت های فروانی از کاربران این فضا نسبت به اخبار و اتفاقات روز شاهد هستیم؛ رفتار هایی که بعضا به سطوح بالاتر نیز سرایت کرده و موجب واکنش برخی مسئولین نیز شده است.

بازخبر / این روزها در بین ایرانیان وعلی الخصوص در فضای مجازی مخالفت ها و موافقت های فروانی از کاربران این فضا نسبت به اخبار و اتفاقات روز شاهد هستیم؛ رفتار هایی که بعضا به سطوح بالاتر نیز سرایت کرده و موجب واکنش برخی مسولین نیز شده است.

در نگاه اول این اتفاق شاید نشان دهنده حرکت جامعه به سمت بلوغ سیاسی، اجتماعی و یا فرهنگی، و از طرف دیگر نمایان گر دیده شدن افکار عمومی در نگاه مسئولین باشد اما نگاه موشکافانه به این تحرکات خبر از بحران بزرگی می دهد.

در این یادداشت سعی میکنیم به بررسی گوشه ای از این تحرکات بپردازیم:

در جامعه و فضای مجازی از برخورد های قلدر مآبانه و دیکتاتوری رضاخان تعریف و تمجید می شود که فلان نانوا را در تنور انداخت تا بقیه نانوا ها حساب کار دستشان بیاید، و آرزوی بازگشت به دوران او را دارند. از طرف دیگر کافیست مامور یا مسئولی در قبال آنان یا وابستگانشان به وظیفه خود عمل کرده و قانون را به اجرا درآورد، فریاد غریبی سر داده و به دنبال آشنا و پارتی می گردند تا قانون را دور بزنند.

انگشت اتهامشان به سمت رهبری نظام است که چرا جلوی دزدی و فساد را نمی گیرد، چرا دخالت نمی کند؛ و توضیح اینکه وظایف ایشان و حیطه اختیارات مشخص است و قرار نیست رهبری در تمام جزئیات مملکت شخصا وارد شوند هم به گوششان نمی رود و … . اما به محض اینکه رهبری در مساله ای که مربوط به حوزه اختیارات رهبر می باشد ورود پیدا می کنند پرچم دموکراسی به دست گرفته و می گویند ما مخالف دیکتاتوری و حکومت فرد هستیم.

در مسایل اجتماعی، برای مجازات مجرمان جرایمی که بار احساسی فراوانی در جامعه ایجاد کرده تقاضای اشد مجازات دارند؛ حتی اگر هنوز در حد اتهام بوده و جرم اثبات نشده باشد. از طرف دیگر در جایی که جرم ثابت و مجرم خود اقرار به خطای خویش کرده نماینده سازمان ملل در امور حقوق بشر شده و کمپین «نه به اعدام» به راه می اندازند.

نوبت که به فرهنگ و قانون می رسد؛ قانون منع حجاب فرانسه نمایان گر دموکراسی و آزادی بیان می شود اما حجاب که جدای از مسایل شرعی، امروز قانون جمهوری اسلامی است و مصوب نمایندگان مجلس شورای اسلامی نشانه تحجر و عقب افتادگی و توهین به انسانیت است.

کشته شدن مردم اندکی در یک گوشه دنیا به دست جنایتکاران موجبات تاثر و اندوهشان را فراهم آورده با آنان ابراز همدردی می کنند. اما کشته شدن و بهتر بگویم به شهادت رسیدن افراد کثیری در گوشه ای دیگر به دست همان جنایتکاران برایشان مهم که نیست بماند، تقبیح هم می کنند.

نوبت به مصدق که می رسد برایش سینه چاک می کنند و در وصفش قصیده ها می سرایند در همین بین برای مومیایی منسوب به رضا خان مویه سرایی می کنند رضا خانی که مصدق او را دیکتاتور می دانست و سلطنت او را مخلوق انگلستان و حتی در دوره سلطنت رضا خان به زندان رفت و تبعید شد.

خود را آریایی می دانند و در زیر پرچم رضا خانی سینه می زنند که اراضی کشورشان را به ترکیه و ترکمنستان و عراق بخشید. از اختناق و خفقان می گویند و رویایشان دموکراسی  است اما قهرمانشان رضا خان دیکتاتور. مخالف مرده پرستی هستند و در عین حال به قبر کوروش سجده می کنند. از ارتش نوین رضا خانی دفاع می کنند ارتشی که در سه روز و بدون مقاومت کشور را تسلیم قوای انگلیس و شوروی کرد ولی قدرت بازدارنده موشکی و نیروی نظامی منظم و منضبط می شود جنگ طلبی.

از این قبیل تناقضات در رفتار روزمره ایرانیان به وفور یافت می شود. اینکه ریشه این تناقضات چیست هم نوشته ای جدا می طلبد. اما فارغ از اینکه ریشه این تناقضات بدیهی در عدم مطالعه است یا بازی رسانه های معاند یا ضعف حافظه تاریخی یا کم کاری مسئولین انقلاب و یا هر چیز دیگری؛ آنچه مهم است این است که آینده روشن جمهوری اسلامی ایران در گرو از بین رفتن این تناقضات است.

حل این معضل دو راه کار دارد یا خود جوش و مردمی و از پایین به بالا و یا دستوری و امری از بالا به پایین که با توجه به شرایط موجود و بدبینی مردم نسبت به کلیت امور دستوری و سنگ اندازی معاندین و مخالفین پیشرفت این مملکت تنها راه اصلاح جامعه از طریق خود مردم خواهد بود.

پسندیدم(1)نپسندیدم(0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *