آشنایی با بهترین شهر بازی های استانبول اهرم معاملاتی چه ویژگی هایی دارد؟ چرا ویزای استارتاپ کانادا؟ چرا وزارت بهداشت بر سبوس‌دار کردن «نان» تاکید دارد؟
آبتین امیری فعال سیاسی و رسانه ای

آیا مطالبه گری بدون پشتوانه امکان پذیر است؟

در بسیاری از جوامع در حال توسعه بحث مطالبه گری در میان نخبگان و عوام داغ و جدی است.
اینکه آنها چطور از حق خود دفاع کنند و به آنچه که لیاقت دارند دست یابند. ما بطور کلی سه نوع مطالبه گری داریم.

بازخبر / ۱- مطالبه گری از طریق سهیم شدن در پیروزی. مثل هزینه کردن و تلاش کردن برای پیروزی در فرایند یک انتخابات و سهیم شدن در پیروزی و در تقسیم قدرت پس از انتخابات .
۲- مطالبه گری از طریق فشار و اینکه ما احزاب یا نهادهای اجتماعی قوی و ریشه دار داشته باشیم و بتوانیم فشار اجتماعی یا سیاسی برای مطالبه گری ایجاد کنیم.
۳- مطالبه گری از طریق تقاضا و درخواست. این نوع مطالبه گری یک نوع خواهش عموم و سازمان های نایافته است که توجه به آن به اراده و نظر عناصر تصمیم گیرنده دارد.
درکشور ما، در استانهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته هنوز شرایط برای نوع اول و دوم مطالبه گری فراهم نیست. به عنوان نمونه ما معمولاً نمی توانیم در انتخابات بزرگ ومهم کشور مثل انتخابات ریاست جمهوری، درمزایا و پیروزی سهیم باشیم و از زحماتی که در انتخابات کشیده ایم به نفع استان خود استفاده کنیم.
دوم این است که ما یک جنبش نخبگی یا احزاب سیاسی با نهاد های اجتماعی تأثیر گذار نداریم که دارای پایه های اجتماعی قوی بوده و به نفع مطالبه گری ایجاد فشار کند.
تجربه نشان داده است که ما در این حوزه نیز مشکل داریم.
به دلایل مختلف چنین جنبش هایی بین ما شکل نمی گیرد و اگر هم بگیرد چون با منافع مدعیان مطالبه گری می آمیزد و تفکیک میان مطالبه گری حقیقی و منفعت افراد مدعی مطالبه گری به سادگی ممکن نیست، در عمل این نوع مطالبه گری با پست گرفتن افراد مطالبه گر به سردی می گراید و بی اثر می شود.
نوع سوم مطالبه گری، خواهش و تقاضا است که در واقع مطالبه گری بدون پشتوانه است. پاسخ به این نوع مطالبه گری به انصاف و عدالت افراد تصمیم گیر بستگی دارد و در نتیجه این نوع مطالبه گری از ضمانت اجرای بسیار کمی برخوردار است.
تجربه نشان داده است که مطالبه گری مثل هر پدیده اجتماعی دیگر برای تحقق یافتن نیازمند ضمانت اجراء است. بدون ضمانت اجراء مطالبه گری در حقیقت یک خواهش عمومی است که توجه به آن به تعهد اخلاقی تصمیم گیران سیاسی ومدیریتی دارد.
اگر ما می بینیم که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری حضور فعال داریم، اما از این دو انتخابات مهم نمی توانیم به نفع مطالبه گری استان، شهر و محله خود استفاده کنیم، به این دلیل است که مطالبه گری ما فاقد پشتوانه اجتماعی قابل توجه است . نخبگان و سیاسیون ما از نهاد یا سازمان یا حزب قوی و برخوردار نیستند. در نتیجه تصمیمات فاقد خرد جمعی است و دربسیاری از مواقع همین نخبگان یکدیگر را خنثی می کنند . ازطرفی سهیم شدن در پیروزی یک انتخابات نیازمند هزینه کرد است. هزینه کرد مالی، سیاسی و اعتباری که معمولاً در این حوزه نیز نخبگان و سیاسیون قدرت مانور زیادی ندارند.
نتیجه این می شود که نبخگان نمی توانند ایجاد مطالبه گری بدون پشتوانه کنند، لذا مطالبه گری به سطح یک خواست و تقاضای عمومی تقلیل می یابد که نتیجه آن ضعیف شدن ضمانت تحقق مطالبه گری در جامعه ماست.

پسندیدم(1)نپسندیدم(0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *