اهرم معاملاتی چه ویژگی هایی دارد؟ چرا ویزای استارتاپ کانادا؟ چرا وزارت بهداشت بر سبوس‌دار کردن «نان» تاکید دارد؟ یک عامل عجیب که خطر ابتلا به آلزایمر را افزایش می‌دهد
یادداشت آبتین امیری / فعال سیاسی و رسانه ای

مطالبه گری و موانع آن در استان هرمزگان

ما هرمزگانی ها را مثل بسیاری دیگر از جنوبی ها مردمی منتقد می شناسند . مردمی که بطور تاریخی به دنبال حقوق منطقه ای خود هستند .دولت های مختلف می آیند و می روند ، انتخابات مختلفی برگزار می شود و وعده های زیادی داده می شود ، ولی بسیاری از مطالبات ما بر روی هم انباشته شده ، بدون اینکه پاسخ روشنی به آن داده شود .

بازخبر /  ما هرمزگانی ها را مثل بسیاری دیگر از جنوبی ها مردمی منتقد می شناسند . مردمی که بطور تاریخی به دنبال حقوق منطقه ای خود هستند .دولت های مختلف می آیند و می روند ، انتخابات مختلفی برگزار می شود و وعده های زیادی داده می شود ، ولی بسیاری از مطالبات ما بر روی هم انباشته شده ، بدون اینکه پاسخ روشنی به آن داده شود .

برای تحقق مطالبات باید به این نکته توجه‌کرد که در تمام کشورهایی که انتخابات برگزار می شود و از دموکراسی ولو بطور نسبی برخوردارند ، وجود سه عنصر برای پیگیری مطالبات ضروری است .
وجود حزب که بتواند بطور سازمان یافته مطالبات را پیگیری کند ، وجود نیروی انسانی متعدد در ساختار دولت و قدرت که بنا به نفوذ شخص مطالبات منطقه خود را پیگیری کند ، و وجود اجماع میان نخبگان استانی و محلی که بتواند مطالبات را بطور کارشناسی و هماهنگ طرح موضوع کنند و برای پیگیری آن دارای برنامه باشند .

اگر به این سه عنصر بطور عمیق بنگریم ، ما هرمزگانی ها مثل دیگر استانهای جنوبی و بسیاری از استانهای مرزی که کمتر توسعه یافته اند ، در سه عنصر دارای ضعف هستیم . نظام حزبی در جامعه ما ضعیف و ناپایدار است ، نیروهای کمی در میان ما حضور دارند که بدون حمایت ویژه و اساسی و بنا به توانایی و قدرت ارتباط گیری شخصی بتوانند خود را در ساختار مدرک سیاسی به حد مناسبی برسانند ، و در میان نخبگان نه تنها بر سر موارد اساسی اجماع وجود ندارد بلکه خودسوزی و خود زنی نیز وجود دارد ، لذا طرح هر نیروی بومی همواره با مخالفت هایی از درون جامعه همراه خواهد بود .طبیعی است که همیشه در شرایط عادی برای تحقق مطالبات با چالش مواجه باشیم.
در شرایط فعلی سه طیف اجتماعی در عرصه مطالبه گری در استان هرمزگان فعال هستند .

اصلاح طلبان ، اصول گرایان و اهل سنت . بدلیل ضعف ساختاری در عناصری که قبلا به آن اشاره شد ، اصلاح طلبان و اصول گرایان حتی در زمانی که دولت همسو با آنها در جایگاه قوه مجریه حاکم بوده است ، نتوانسته امتیازات اساسی برای استان و حتی خود بگیرند .
اکثر این نیروها در زمان حاکمیت گروه سیاسی مخالف خود منتقد بوده اند و در زمان حاکمیت گروه سیاسی موافق خود نیز به نحوی منتقد بوده اند . اگر نیروهای محدودی که از این طیف در دولت همسو استفاده شده ، این نیروها نیز در زمان تصدی گری پست ها ، خنثی بوده اند .لذا اصلاح طلبان و اصول گریان محلی در غالب مواقع حتی در زمان حاکم دولت همسو با خود در حاشیه بوده اند.
اهل سنت که جمعیتی کمتر از نصف جمعیت کل استان هرمزگان را تشکیل می دهد در شرایط بدتری از دو گروه سیاسی موجود در استان قرار داشته است .

سرمایه گذاری طیف سیاسی اهل سنت در یک دهه اخیر بر اصلاح طلبان و بعد از آن اعتدالیون بوده است . در انتخابات مجلس در حوزه غرب استان و در چانه زنی برای استفاده از نیروهای اهل سنت در ساختار اداری استان ، رابط و مجرای سیاسی اصلاح طلبان بوده اند .
این در حالی است که اصلاح طلبان خود در یک دهه اخیر دارای وضعیت شکننده ای بوده اند و جایگاه مناسبی در در قدرت نداشته اند . لذا بدیهی است که نتیجه این سرمایه گذاری برای اهل سنت مطلوب نباشدو نتوانند به نتایج حداقلی در این حوزه برسند .
به عبارتی همینطور که هرمزگانی ها برای نیل به اهداف سیاسی و تحقق مطالبات باید در مرکز کشور که محل اصلی تصمیم گیری است به ارتباط گیری و سرمایه گذاری روی آوردند ، اهل سنت استان بدلیل محرومیت و عقب ماندگی بیشتر در بهره وری مدیریتی باید این سرمایه گذاری را در مرکز استان انجام دهد تا بتواند حداقل خواسته ها و مطالبات خود را تحقق بخشد ولی تا کنون چنین سرمایه گذاری درمیان ساکنین غرب و شرق استان که غالبا اهل سنت هستند در مرکز استان صورت نگرفته است .
اگر بخواهیم این موضوع را ریزتر مورد ارزیابی قرار دهیم ، می بینیم که در میان طیف های مختلف اصلاح طلب ، بنا به تجربه تنها یک طیف توانسته در چند دهه اخیر خود را در ساختار قدرت حفظ نماید و بتواند در تغییرات مدیریتی ایفاء نقش کند . این تجربه نشان می دهد حتی در دولت اصلاح طلب و دولت اعتدالی تنها کسانی می توانند برای امر مطالبه گری یا امتیاز گیری برای استان موثر باشند که در ساختار قدرت دارای ارتباطات و نفوذ باشند .

ممکن است بسیاری از صاحبنظران منتقد این وضع باشند ، اما در مورد دیدگاه سیاسی صحبت نمی کنیم ، ما در مورد یک تجربه و واقعیت عینی در جامعه صحبت می کنیم که در گذشته وجود داشته است و در آینده نیز تکرار خواهد شد .
برای اینکه بتوانیم امر مطالبه گری را سامان دهیم و به توسعه نابرابر میان استانها پایان دهیم و صدای خواسته های استانها در دولت های مختلف شنیده شود ، جز احیا و فعال نمودن سه عنصری که قبلا از آن یاد شد وجود ندارد.
این سه عنصر باید بدین طریق جدی گرفته شوند :

۱- باید نظام حزبی در کشور تقویت شود تا دولت برآمده از احزاب باشند و نسبت به عملکرد احزاب حامی خود پاسخگو باشند .
احزاب نیز به اعضا منطقه ای خود پاسخگو خواهد بود و بدین ترتیب ، مناطق و استانها می توانند نقش فعالی را در ساختار قدرت و مدیریت کلان و کشوری ایفاء کنند .
۲- باید استانهای کمتر توسعه یافته نیروهای قوی و سخت کوشی را تربیت کنند که بنا به توانایی خود و بدون حمایت ویژه بتوانند در مرکز کشور رشد کنند . این نیروها باید متعدد باشند و بتوانند در حوزه های مختلف ایفاء نقش کنند تا مطالبه گری استانهای کمتر توسعه یافته در سطوح مرکزی تصمیم گیری کلان کشور جدی گرفته شود .
۳- باید اجماعی میان نخبگان استانها شکل گیرد و فرهنگ خود زنی و تخریب یکدیگر پایان داده شود و اصل حمایت از این نخبگان بصورت عینی دنبال شود تا این مطالبه گری دارای متولی و حمایت طیف های متعدد در میان نخبگان باشد و از جنبه شعاری خارج شده و و وارد جنبه عملی شود .
اهل سنت استان نیز که به عنوان یک طیف اجتماعی که در بعد استفاده از نیروی انسانی ، دارای محرومیت مضاعف است ،
در عرصه سیاست استان باید تعامل سازنده ای را با هر دو طیف سیاسی مهم استان ( اصول گرا و اصلاح طلب ) آغاز کند و سرمایه گذاری خود را در عرصه انتخابات و استفاده از پست های سیاسی بر نیروهایی نماید که اولا مورد اعتماد حمایت نسبی هر دو طیف باشند، ثانیا از حمایت نسبی نخبگان سیاسی در مرکز استان ( بندرعباس ) برخوردار باشند .

هرگونه تصمیم گیری یک جانبه در این خصوص که اجماع نسبی را در میان طیف های یاد شده در استان به همراه نداشته باشد ، ریسک موفقیت را افزایش داده و سبب می شود که فرصت های نادر موجود نیز از دست برود . در شرایط سیاسی که حتی دولت نمی تواند بدون حمایت و هماهنگی با اعتدالیون هر دو طیف ( اصول گرا و اصلاح طلب ) سیاست خود را پیش ببرد و حتی سیاسیون نخبگان مرکز استان در بهره وری از فرصت ها حتی در زمان حاکمیت دولت همسو با خود مشکل دارند ، طبیعتا اهل سنت برای بهره مندی بیشتر از فرصت هایی که معمولا نادر هستند چه در عرصه انتخابات (مجلس )و چه برای تصدی گری پست های سیاسی نیازمند حمایت و ارتباط اعتدالیون هر دو طیف سیاسی مطرح در استان است ، تا با عدم یکجانبه نگری و با درک ساختار واقعی قدرت در استان و کشور بتواند از فرصت های پیش رو به نحو احسن استفاده نماید .

آبتین امیری
فعال سیاسی و رسانه ای

پسندیدم(0)نپسندیدم(0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *