اهرم معاملاتی چه ویژگی هایی دارد؟ چرا ویزای استارتاپ کانادا؟ چرا وزارت بهداشت بر سبوس‌دار کردن «نان» تاکید دارد؟ یک عامل عجیب که خطر ابتلا به آلزایمر را افزایش می‌دهد
پایگاه آمریکایی عنوان کرد؛

آرزوی ژنرال‌های آمریکایی بر باد رفت/ جنگ‌طلبی به بهانه مقابله با ایران

«دیگر وقت آن رسیده که نومحافظه کاران آمریکایی آرزوهای جنگ طلبانه خود را کنار بگذارند؛ آن ها با فکرهای گذشته زندگی می کنند و اطلاعاتشان مربوط به سال های پیش است…»

بازخبر / پایگاه آمریکایی “آنتی وار” (Antiwar) با انتشار گزارشی به انتقاد از سیاست های جنگ طلبانه ژنرال های آمریکایی پرداخته و از آن ها می خواهد که رویاهای خود را کنار بگذارند.

در این گزارش آمده است:
«پس از جنگ جهانی دوم، با توجه به قدرت هسته ای آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و کلاهک های هسته ای که در اختیار دو کشور بود، دکترین MAD به معنای “تخریب تضمینی دو جانبه” مورد توجه قرار گرفت و هر کشور می دانستند که در صورت شروع جنگ هسته ای نابودی دو کشور تضمینی است.

اما دستیابی به قدرتی که بتواند دشمن را با یک حمله هسته ای پیش دستانه نابود کند و از حمله هسته ای به آمریکا جلوگیری نماید، همواره پس از جنگ جهانی دوم یکی از فانتزی های مورد علاقه ژنرال های آمریکایی بوده است. سیستم دفاع موشکی ناکارآمد و بی فائده اخیر نیز در همین راستا ساخته شد.

شاید چنین رویکردهایی در اولین دهه قرن جاری که روسیه هنوز به قدرت کنونی نرسیده بود و چین نیز به نسبت حال حاضر ضعیف بود، قابل تامل بوده باشد. در آن زمان بوش ریاست جمهوری را به عهده داشت و نومحافظه کاران بر مسند قدرت بودند. بوش در سال ۲۰۰۲ از معاهده منع موشک های بالستیک خارج شد تا آمریکا بتواند سیستم ضد موشک قدرتمندی را بسازد که حمله پیشدستانه به روسیه و چین را ممکن سازد.

این سیستم موشکی اکنون به بهانه مقابله با ایران به اروپای شرقی فرستاده شده است و همچنین با نام مقابله با تهدید کره شمالی این سیستم موشکی در کره جنوبی نیز مستقر شده است اما در واقع آن ها روسیه و چین را مد نظر داشته اند و این حقیقتی است که تمامی کارشناسان از آن مطلع هستند و روسیه و چین نیز به خوبی از آن با خبر هستند.

اما این ضعف روسیه و چین مربوط به سال ۲۰۰۲ بوده و اکنون ۱۵ سال از آن زمان می گذرد. قدرت اقتصادی و نظامی روسیه در دوره ریاست جمهوری پوتین افزایش بسیاری داشته است. به علاوه، چین که در سال ۲۰۰۲ تنها ۱۸ درصد تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) آمریکا را داشت، اما اکنون این آمار به ۱۲۰ درصد نسبت به آمریکا رسیده است و اختلاف موجود روز به روز در حال افزایش است؛ و البته قدرت نظامی نیز از قدرت اقتصادی سرچشمه می گیرد.

باید باید اعتراف کرد که اوضاع تغییر کرده است. هرچند آمریکا قدرت نظامی خود حفظ کرده است اما دیگر وقت آن رسیده که نومحافظه کاران آمریکایی آرزوهای جنگ طلبانه خود را کنار بگذارند؛ آن ها با فکرهای گذشته زندگی می کنند و اطلاعاتشان مربوط به سال های پیش است؛ آن ها خیال می کنند هنوز برتری هسته ای دارند. ممکن است علت آن نیز گزارش های دروغین آژانس های اطلاعاتی باشد که فکر می کنند این همان چیزی است که رؤسای آن ها می خواهند بشنوند. به هر حال کسی نمی خواهد شکوه گذشته خود را از دست بدهد. امپراطوری ها معمولا افول خود را به راحتی نمی پذیرند؛ اما در حال حاضر آمریکا باید به دنبال ایجاد ساختاری از صلح در جهان چند قطبی باشد.»

پسندیدم(0)نپسندیدم(0)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *